چهار مدل مخاطب فلسفه

مخاطبان فلسفه کیستند ؟

در این پست قصد دارم شما را با چهار مدل مختلف مخاطبان فلسفه آشنا کنم. همان‌طور که می‌دانید مخاطبان فلسفه نیازها و انتظارات خاصی از فلسفه دارند و با دغدغه‌های مختلفی وارد دنیای فلسفه می‌شوند.

من با استقرا و نه حصر عقلی، علاقه‌مندان فلسفه را به چهار گروه تقسیم کرده‌ام و در هر گروه از انتظارات، دغدغه‌ها و علل جذابیت فلسفه برای آن‌ها گفته‌ام؛ اما قبل از اینکه این گروه‌ها را به شما معرفی کنم، لازم است سه نکته را با شما در میان بگذارم.

نکته اول: علاقه‌مندی آگاهانه به فلسفه

من در این طبقه‌بندی این پیش‌فرض را داشته‌ام که همه افراد از کودکی تا بزرگ‌سالی با فلسفه درگیر هستند. درست است که شاید با اسم فلسفه آشنا نباشند یا به‌طور خاص از روش‌های فلسفی استفاده نکنند ولی هر فردی در طول حیات خود کم‌وبیش با پرسش‌های فلسفی رو درو می‌شود و ازاین‌رو تفکر فلسفی را تجربه می‌کند.

برای همین همه افراد، ناآگاهانه فلسفه را در زندگی خود تجربه می‌کنند و شاید به‌طورکلی ندانند که پرسش‌هایی که ذهنشان را درگیر کرده است به‌عنوان پرسش‌های فلسفی شناخته می‌شود.

با این تلقی همه افراد تا حدی علاقه‌مند فلسفه هستند ولی شاید آگاهانه و با هدف مشخص وارد دنیای فلسفه نشوند.

من در این دسته‌بندی از دغدغه‌ها و نیازهای مخاطبان گفته‌ام و ازاین‌رو مخاطبان مدنظر من همگی با نیت و هدف خاص و برای برآورده کردن نیازی مشخص وارد دنیای فلسفه می‌شوند.

نکته دوم: ارزشمندی یکسان همه مخاطبان فلسفه

من هیچ قصد ارزش‌گذاری بین این گروه‌ها را ندارم. هر یک از مخاطبان با نیازها و دغدغه‌های مختلف و آگاهانه فلسفه را انتخاب کرده‌اند و برای همین نیازهای آن‌ها همگی قابل‌احترام و ارزشمند است و بدین گونه نیست که گروهی از ارزش بیشتری نسبت به گروه دیگر برخوردار باشد.

همگی چهار دسته، مخاطبان جدی فلسفه هستند ولی جنس دغدغه و اولویت‌هایشان با یکدیگر متفاوت است.

نکته سوم: ضرورت شناخت مخاطبان فلسفه

نکته پایانی را به ضرورت شناخت مخاطبان احتمالی فلسفه اختصاص داده‌ام. باید توجه کرد که شناخت این مدل‌های مختلف مخاطبان فلسفه چه کمکی به ما می‌کند.

همان‌طور که هر کدام از ما در یکی از این چهار مدل قرار می‌گیریم، می‌توانیم مخاطبان دیگر را هم شناسایی کنیم و از دغدغه‌ها و نیازهایشان از فلسفه آگاه شویم.

حال ما به‌عنوان یک مروج فلسفه، راهبر تفکر یا تسهیلگر فلسفه می‌توانیم با شناخت درست از نیازها و دغدغه‌های مخاطب خود، ارزش‌آفرینی مناسب و درخوری را برای آن‌ها فراهم کنیم.

آن‌ها را بهتر درک کنیم و بتوانیم متناسب با نیازهایشان گفتگو سازنده‌ای با آن‌ها انجام دهیم. همچنین این شناخت به خود ما هم کمک می‌کند تا با توجه به دغدغه‌های خودمان و شناخت از نیازهایمان به بهترین روش از فلسفه لذت ببریم.

حالا با توجه به این سه نکته زمان آن رسیده که این چهار مدل مخاطبان فلسفه را به شما معرفی کنم.

در ادامه با جزئیات بیشتر مخاطبان احتمالی فلسفه رو توضیح دادم

1. علاقه‌مندان عام فلسفه

من نام گروه اول را علاقه‌مندان عام فلسفه گذاشته‌ام. این مخاطبان در وهله نخست جذب پیچیدگی مسائل و پرسش‌های فلسفی می‌شوند.

برای آن‌ها پیچیدگی، ابهام و شاعرانگی مسئله‌های فلسفه بسیار جذاب است. حتماً افرادی را دیده‌اید که از جملات قصار، گزین گویه ها و عبارات شاعرانه و مبهم لذت می‌برند.

این گروه از علاقه‌مندان به همان اندازه که درگیر گزین گویه های نیچه می‌شوند، از عبارات شاعرانه شاملو و پیچیدگی مفاهیم رمان‌های داستایوفسکی یا هدایت هم حیرت می‌کنند.

برای این گروه فلسفه هم در کنار ادبیات پر رمز و راز است زیرا پرسش‌های فلسفی بسیار پیچیده و پر ابهام هستند و مواجه با آن‌ها این دسته مخاطبان را دچار حیرت می‌کند.

2. علاقه‌مندان خاص فلسفه

این گروه افزون بر مواجه خود با پرسش‌های فلسفی یک گام به پیش می‌روند و خواستار پاسخ‌گویی به پرسش‌ها هم هستند.

علاقه‌مندان خاص فلسفه نه تنها درگیر ابهام و پیچیدگی مسئله‌ها می‌شوند بلکه یافتن پاسخ برای این پرسش‌های پیچیده هم برای آن‌ها لذت‌بخش است.

این دسته در کنار مسئله شناسی به روش‌شناسی هم اهمیت می‌دهند و در سطح ویژه‌تری نسبت به مخاطبان عام درگیر فلسفه می‌شوند.

برای علاقه‌مندان خاص، حل مسئله و یافتن پاسخ مناسب برای پرسش‌ها دغدغه‌ای جدی است و همین‌طور از تنوع راه‌حل‌ها و پاسخ‌ها محتمل فلسفی هم لذت می‌برند.

فلسفه برای این گروه دانشی است که پاسخ پرسش‌هایش متنوع است و می‌توان با چشم‌اندازها و پیش‌فرض‌های مختلف به پاسخ‌های متفاوت رسید و این گشودگی فلسفه به پاسخ‌های متکثر این حیطه دانش را برای علاقه‌مندان عام فلسفه لذت‌بخش می‌کند.

3. تسهیلگران فلسفه

گروه سوم تسهیلگران فلسفه هستند. این افراد دغدغه‌های آموزشی و تربیتی دارند و به‌عنوان دغدغه و حرفه خودشان تسهیلگر گفتگو یا برنامه‌های فلسفه برای کودکان هستند.

این مخاطبان با توجه به اهداف تربیتی و آموزشی به دنبال آن هستند که به کمک فلسفه، پرسش گری، خلاقیت و گفتگوی سازنده را در مخاطبان خود ارتقا دهند.

آن‌ها به‌دقت می‌دانند که همگی روش‌ها و رویکردهای تربیتی که در حرفه خود به کار می‌گیرند ریشه‌ها و بنیان‌هایی در فلسفه دارند و بدین ترتیب جذابیت فلسفه برای آن‌ها کشف خاستگاه‌های رویکردهای تربیتی است.

آن‌ها فلسفه را به‌عنوان بستر سازنده الگوهای تربیتی و آموزشی می‌بینند و کشف این بنیان‌ها برایشان لذت‌بخش است.

چهار مدل مخاطب فلسفه
علاقه مندان دانشگاهی فلسفه

4. علاقه‌مندان دانشگاهی فلسفه

دسته پایانی افرادی هستند که آن‌قدر علاقه‌شان به فلسفه شدت گرفته که به‌عنوان رشته تحصیلی فلسفه را انتخاب کرده‌اند.

این مخاطبان در هر سطحی از مدارج دانشگاهی باشند دغدغه‌های مختلف پژوهشی و آموزشی دارند. آن‌ها به‌عنوان دانشجوی فلسفه با جدیت و عمق بیشتری با فلسفه درگیر می‌شوند و در سطوح مختلف نیازمند فراگیری مهارت‌های پژوهشی هستند.

علاقه‌مندان دانشگاهی فلسفه علاقه‌مندند که بتوانند برای پژوهش خود مقاله بنویسند یا بتوانند یک ارائه خوب داشته باشند و همه این‌ها دغدغه‌هایی است که آن‌ها در مسیر آموزشی خود با آن مواجه می‌شوند.

علاقه‌مندان دانشگاهی می‌توانند جزو هر یک از سه دسته قبلی باشند و فقط تمایز آن‌ها با دسته‌های پیشین در مطالعه دانشگاهی فلسفه به‌مثابه یک رشته دانشگاهی است.

احتمالاً شما هم همچون من جزو یکی از این دسته مخاطبان فلسفه هستید. امیدوارم با آگاهی از دغدغه‌ها و نیازهای خودتان بتوانید به نحو درست از فلسفه در زندگی دانشگاهی یا روزمره خودتان بهره ببرید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید