اخلاق باور به روایت ویلیام کلیفورد
یکی از دانشهایی که در مرز اخلاق و معرفتشناسی قرار میگیرد موضوع اخلاق باور است.
اخلاق باور وامدار جستاری است که با همین عنوان ویلیام کلیفورد (1879-1845 م ) فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی نوشت. کلیفورد در این جستار تلاش کرد تا نشان دهد اتخاذ باور در نبود دلایل کافی نهتنها نقض استانداردهای معرفتی است بلکه عمل غیراخلاقی است.
اینچنین اخلاق و معرفتشناسی به هم مرتبط شدند. اخلاق باور عهدهدار همه پرسشهایی است که ناظر به ارتباط معرفت و اخلاق است.
در این جستار قصد دارم شما را با روایت ویلیام کلیفورد آشنا کنم، ازاینرو در ادامه با پیشفرضها و اصول اخلاق باور آشنا خواهیم شد.
قبل از آن چند منبع مطالعاتی در مورد اخلاق باور معرفی کنم.
جستار اخلاق باور کلیفورد به فارسی با کتابشناسی زیر ترجمهشده است:
قنبریان، علی (1394). اخلاق باور .انتشارات درخت زندگی
همچنین مدخل اخلاق باور دانشنامه فلسفه استنفورد هم با کتابشناسی زیر به فارسی ترجمهشده است:
خداپرست، امیرحسین (1395). اخلاق باور . اندرو چیگنل.انتشارات ققنوس
این دو منبع برای شروع کافی است . اما ببینیم پیشفرضها و اصول اخلاق باور از منظر کلیفورد چیست ؟
پیشفرضها
1. اتخاذ باور تحت اختیار ما است و ما میتوانیم فرایند شکلگیری باورهایمان را کنترل کنیم.( ارادهگرایی)
۲. هر باوری مثل یه قطعه جورچین در تناسب با باورهای دیگر ما است و باورها با تناسبی مشخص در کنار یکدیگر قرار میگیرند. (ترابط باورها )
۳. باورها منجر به عمل میشوند و ازاینرو باورهای ما در سطح فردی و جمعی تأثیرگذار هستند (عمل بهمثابه فعل ناشی از باور)
۴.به خاطر تأثیرگذاری باور در سطح فردی و اجتماعی ما ازنظر معرفتی و اخلاقی وظیفه داریم که باورهای خودمان را ارزیابی کنیم. (وظیفه گرایی معرفتی و اخلاقی )
۵.انجام ندادن وظایف معرفتی و اخلاقی آسیبهای بسیاری خواهد داشت مثل تقویت منش زودباوری، رواج خرافات و باورهای کاذب، فاصله گرفتن از حقایق زندگی، از دست رفتن روحیه انتقادی و میانمایه شدن (آسیبزا بودن نقض وظایف معرفتی و اخلاقی)
حال با در نظر گرفتن این پیشفرضها سراغ اصول برویم.
اصول اخلاق باور
اصل اول : ما انسانها ازنظر اخلاقی بایستی باورهایی را بپذیریم که شایستگی معرفتی داشته باشند ( اصل ربط معرفت و اخلاق )
اصل دوم : باورهایی ازنظر معرفتی شایسته هستند که اتخاذ آنها مبتنی بر دلایل کافی باشد، بهعبارتدیگر دلایل به میزان کافی آن باورها را موجه سازد.( اصل دلیل گرایی معرفتی )
پیوند اصل اول و دوم : ما انسانها ازنظر اخلاقی تنها مجاز هستیم باورهایی را بپذیریم که آن باورها به میزان کافی مبتنی بر دلایل، موجه شده باشند ( اصل دلیل گرایی اخلاقی )
کلیفورد بدین ترتیب مبتنی بر این پیشفرضها و اصول چنین نتیجهگیری میکند:
شایانذکر است که نقدهای جدی به دلیل گرایی حداکثری کلیفورد طرحشده است اما دو جریان عمده را میتوان از منتقدان جدی اصل دلیل گرایی اخلاقی دانست .
یکی مقاله اراده معطوف به باور ویلیام جیمز است که در آن جیمز تلاش میکند تا نشان دهد در برخی از شرایط خاص میتوان با آگاهی از نابسندگی دلایل به نفع باور مخاطره اعتقادی کرد.
دیگری جریان مدافعان تسری عملی هستند که بنا به دیدگاه آنها وضعیت و موقعیت عملی یک فرد بر میزان کافی بودن دلایل برای توجیه یک باور تأثیرگذار است.
دو فرد میتوانند به دلایل یکسانی دسترسی داشته باشند اما به خاطر اینکه یکی از این افراد در موقعیت عملی خاصی است میتواند با سختگیری کمتر باور خود را موجه سازد.
اگر خواستید با دیدگاه تسری عملی با جزئیات بیشتر آشنا شوید، این کتاب راه گشا است:
سالاری، زینب . (1399) . شرط بندی بر وجود خدا . انتشارات طه