اجزای تفکر :دیدگاه

آشنایی با اجزای تفکر: دیدگاه

آشنایی با دیدگاه به عنوان مولفه سازنده تفکر و شناخت از محدودیت های درونی و بیرونی ذهن ما

پس از بررسی هدف و مسئله، می‌خواهیم با سومین جزء تفکر یعنی دیدگاه آشنا شویم.

پیش از آنکه درباره دیدگاه بنویسم، می‌خواهم این مقاله را با ذکر یک استعاره مفهومی آغاز کنم.

استعاره فیل در تاریکی

مولانا در دفتر سوم مثنوی حکایتی را ذکر می‌کند که مرتبط با موضوع ماست. در این حکایت مولانا بیان می‌کند که هندیان یک فیل را داخل یک اتقاق تاریک قرار می‌دهند و مردم یکی‌یکی به دیدن آن می‌روند.

چون اتاق تاریک بوده، هیچ‌کس نمی‌توانسته فیل را ببیند و تنها با حس لامسه حدس می‌زدند که موجود داخل اتاق چیست.

یکی به خرطوم فیل دست می‌کشد و می‌گوید ناودان است. یکی دیگر بر گوش فیل دست می‌کشد و می‌گوید بادبزن است. دیگری به پایش و فکر می‌کند با یک ستون طرف است.

فرد دیگری هم به پشتش دست می‌کشد و حدس می‌زند که یک تخت باشد. در واقع افراد با لمس بخش‌های مختلف فیل هرکدام حدسی می‌زنند ولی هیچ‌یک به تصویر کلی فیل دسترسی ندارد.

در پایان مولانا می‌گوید که

از نظر گه گفتشان شد مختلف،

آن یکی دالش لقب داد این الف

مولانا

در این استعاره می‌بینیم که هر فرد با توجه به دسترسی محدود خود به تمامی حقیقت، براساس بخشی که به آن دسترسی دارد حدس‌هایی می‌زند ولی در واقعیت ما با یک فیل طرف هستیم و نه بادبزن، ناودان، تخت و ستون.

این تمثیل به ما گوشزد می‌کند که همگی ما در وضعیت فیل در تاریکی هستیم و حقیقت از منظر ما پنهان است و هر یک از ما بر پایه نظرگه خودمان یا همان دیدگاهمان به بخش اندکی از حقیقت دسترسی داریم.

از دیدگاه مولانا اگر شمعی در آن اتاق روشن می‌شد همه متوجه می‌شدند که در اتاق فیل است و این همه دچار اختلاف حدس نمی‌شدند.

این تمثیل بیان‌کننده محدودیت‌های ادراکی ماست و اینکه هر یک از ما زاویه دید محدودی داریم.

این محدودیت‌ها را می‌توان به دو بخش مختلف تقسیم کرد:

محدودیت‌های بیرونی (چشم انداز)

با توجه به تمثیل فیل در تاریکی، حقیقت همچون فیل در تاریکی قرار دارد و ما توانایی دیدن همه حقیقت را نداریم.

این امر به خاطر غنا و پیچیدگی جهان خارج از ذهن ماست و به خاطر این عظمت و پیچیدگی قادر نیستیم همه حقیقت را درک کنیم و هرکدام از ما فقط به بخش اندکی از آن دسترسی داریم.

این همان چشم‌انداز، میدان دید، موقعیت فکری یا به گفته مولانا نظرگه ماست.

در این محدودیت ما به بخش کوچکی از حقیقت دسترسی داریم و فقط قادریم از طریق گستره دید اندک خود برداشتی از حقیقت داشته باشیم.

محدودیت درونی (دیدگاه)

جدا از تنگناهایی بیرونی که ناظر به نظرگه ماست، ذهن ما دارای محدودیت‌هایی درونی است که مرتبط با نحوه دید ماست.

در این محدودیت ما بخش اندک حقیقت را بر حسب دانش‌های ذهنی و سازوکارهای فکری ویژه خود به‌گونه‌ای منحصربه‌فرد می‌بینیم.

این دید خاص را دیدگاه می‌نامیم. همه ما در کنار چشم‌انداز، دیدگاه مختص به خود را هم داریم و جهان پیرامون را با موضع مشخص می‌بینیم.

اجازه دهید این دو محدودیت را در یک مثال بررسی کنیم.

فرض کنید اعضای خانواده پس از شرکت در یک شام عروسی دورهم جمع شده‌اند و دارند از اتفاقات شب عروسی صحبت می‌کنند.

هر یک از آن‌ها با توجه به چشم‌انداز خود، به رویدادی خاص در عروسی توجه کرده است برای نمونه عروس و داماد، کیفیت شام، بستگان طرفین، کیفیت تالار و خیلی امور دیگر؛ اما در کنار این چشم‌اندازها، هرکدام از اعضای خانواده با دیدگاه ویژه خود به گونه‌ای منحصر به فرد با امور روبرو می‌شوند.

برای نمونه فردی که چشم‌اندازش عروس و داماد بوده، برحسب دیدگاه خود از کت شیک داماد و نحوه آرایش عروس تمجید می‌کند یا فردی دیگر از چشم‌انداز کیفیت شام؛ درباره برنج و جوجه و نوشابه شام دیدگاهش را پیش می‌کشد.

به سخن دیگر همگی ما با جهان اطرافمان از طریق دو فیلتر چشم انداز و دیدگاه روبرو می‌شویم و مانند تمثیل فیل، هیچ‌گاه قادر نیستیم تصویری کلی از جهان یا حقیقت را به دست آوریم

و ازاین‌روست که با گوناگونی چشم‌اندازها و دیدگاه‌ها، نتیجه‌گیری‌های مختلفی می‌کنیم و با دیگران دچار ناهمگونی نظر می‌شویم.

به‌هرروی اگر به وجود چشم‌انداز و دیدگاه‌ها آگاهی داشته باشیم به‌جای قانع کردن دیگران برای پذیرش موضع ما، تلاش می‌کنیم تا از چشم‌اندازهای مختلف جهان را ببینیم تا بتوانیم دیدی وسیع‌تر به دست آوریم.

چند منظری

اندیشمندان حرفه‌ای هیچ‌گاه بر روی چشم‌انداز خود پافشاری نمی‌کنند و با انصاف و بی‌طرفانه همه چشم‌اندازها را مورد بررسی قرار می‌دهند و در صورتی که متوجه اشتباه بودن موضع خود شوند باشهامت و بدون سوگیری، موضع بهتر را اتخاذ می‌کنند.

افرادی که نسبت به محدودیت‌های درونی و بیرونی خود آگاه باشند و بپذیرند که امکان مشاهده حقیقت بدون دو فیلتر چشم‌انداز و دیدگاه ممکن نیست، دیدگاه‌های دیگران را هم جدی می‌گیرند و تلاش می‌کنند از چشم‌انداز فراخ‌تری به جهان بنگرند.

هانس رزلینگ در کتاب واقعیت، نگرش تک منظری را یکی از غرائز تحریف‌کننده واقعیت می‌داند.

به باور او با به رسمیت شناختن چند منظری می‌توان از بدفهمی جهان پرهیز کرد و جهان‌بینی مبتنی بر واقعیت به دست آورد.

رزلینگ معتقد است که چشم انداز منفرد می‌تواند تخیل ما را محدود کند و اجازه نمی‌دهد تا به مشکلاتمان از زوایای مختلف بنگریم.

پس شایسته است با پی بردن به اهمیت چند منظری، توانایی نگاه کردن به جهان از منظر دیگران را در خود تقویت کنیم.

استانداردهای حاکم بر دیدگاه

می توان این استانداردها را بر دیدگاه اعمال کرد :

  • انصاف فکری
  • همدلی فکری
  • وضوح

انصاف فکری

اولین گام در توجه به مؤلفه سازنده دیدگاه، پذیرش آگاهانه محدودیت‌های ماست.

ما باید با انصاف فکری بپذیریم که به جهان از درون چشم‌انداز منحصربه‌فرد خودمان نگاه می‌کنیم و همچنین چشم‌اندازهای مختلف دیگری هم وجود دارد.

ما با انصاف فکری بدون تعصب ورزی به چشم‌انداز و دیدگاه خودمان می‌توانیم در هر موضوعی بی‌طرفانه همه شواهد و قرائن را بررسی کنیم و بهترین دیدگاه را انتخاب کنیم.

همدلی فکری

در دومین مرحله باید همدلی فکری را تمرین کنیم.

در همدلی ما تلاش می‌کنیم تا از درون چشم‌انداز و دیدگاه دیگران به جهان نگاه کنیم.

نگاه به جهان از دیدگاهی غیر از دیدگاه خودمان دشوار است ولی همدل‌ها این کار را با کمک تخیل خود به‌خوبی انجام می‌دهند.

وضوح

وضوح هم در دیدگاه حائز اهمیت است.

توجه آگاهانه به محدودیت‌ها و تعصبات ما و فهم ضرورت نگاه چند منظری همگی از دستاوردهای بیان واضح و شفاف دیدگاه خودمان است.

رعایت همگی این استانداردها باعث می‌شود که آگاهانه و بدون تعصب به دیدگاه یا چشم‌اندازی خاص، نگاهی جامع و چند منظری به جهان داشته باشیم

2 در مورد “آشنایی با اجزای تفکر: دیدگاه”

دیدگاه‌ خود را بنویسید